واکسن 6 ماهگی
وای پسرم امسال عجب زمستون قشنگی داریم ماااااااااا. از دیشب ساعت 12 که بارش برف شروع شده تا الان که ساعت 4 غروبه مدام داره میباره.فکر کنم یه نیم متری برف اومده باشه.صبح به سختی بردیمت که واکسن بزنی.ماشین به سختی حرکت میکرد و یکی دو بار تو برف گیر کردیم. ولی خیلییییییییییی قشنگه شما تمام طول مسیر و به بیرون خیره شده بودی.خیلی دوست داشتم بدونم به چی فکر میکردی دورت بگردم موقعی که اون خانوم بداخلاقه برات واکسن زد کلی گریه کردی.مامان قربون اشکات بشه الهی،ولی خدا رو شکر فقط همون موقع اذیت شدی و نه پادرد داری و نه تب کردی.....اینقدر بدم از ادمای بد اخلاق میاد. فکر کنم شما بیشتر از قیافه اون خانوم ترسیدی و گریه کردی تا از واکسنت. خدا رو شکر دی...
نویسنده :
مامان انسیه
16:06